مسیح کی میآید؟ (پیدایش ۴۹ : ۱۰)
فوریه 24, 2010
مسیح کی میآید؟ (پیدایش ۴۹ : ۱۰)
.
بشارت به آمدن شیلو
یکی از نبوتهای کتابِمقدس را در فرازِ ۴۹ : ۱۰ از کتابِ پیدایش مییابیم. این نبوت بهوضوح پیشگویییی مسیحایی است که از دیرباز موردِ توجه مسیحیان و یهودیان بوده است. [1] فرازِ پیدایش ۴۹ : ۱۰ بخشی از واپسین سخنان اسرائیل به دوازده پسرش، و دربردارندهی برکتها و نبوتهایی دربارهی آنان، میباشد.
و يعقوب پسران خود را فراخوانده، گفت: «جمع شويد تا شما را از آنچه در روزهای آخر به شما واقع خواهد شد، خبر دهم. ای پسران يعقوب، جمع شويد و بشنويد و به پدر خود، اسرائيل، گوش گيريد.» (پیدایش ۴۹ : ۱-۲)
وقتی پسران اسرائیل همگی دور پدرشان جمع شدند، یعقوب در مورد تک-تک آنان شروع به نبوت نمود. آنگاه که نوبت به یهودا رسید، اسرائیل چنین بشارت داد:
عصا از يهودا دور نخواهد شد، و نه فرمانفرمایی از ميان پاهای او، تا بیاید آن کسی که این به او تعلق دارد، و فرمانبرداریِ ملّتها از آن او خواهد بود. (پیدایش ۴۹ : ۱۰)
برای بهدست آوردن درکِ روشنی از این فراز، ابتدا لازم است تا توضیحاتی پیرامون بخشهایی از آن ارائه گردد تا معنای این پیشگویی روشنتر شود.
.
عصا و فرمانفرمایی
«عصا» در کتابِمقدس، معمولاً بهعنوان سنبل حاکمیت، قدرت و اقتدار بهکار رفته است.
او را خواهم ديد، اما نه حالا؛ او را مشاهده خواهم نمود، اما نه از نزدیک. ستارهای از يعقوب طلوع خواهد كرد؛ عصایی از اسرائيل بر خواهد خاست. او اطراف موآب را خواهد شكست، و جميع آشوبگران را هلاک خواهد ساخت. (اعداد ۲۴ : ۱۷)
و او از دريای مصيبت عبور نموده؛ امواج دريا مهار خواهند شد، و همه ژرفیهای نیل خشک خواهند شد. حشمت اَشّور زايل خواهد گرديد، و عصای مصر نيست خواهد شد. (زکریا ۱۰ : ۱۱)
عبارتِ «عصا از يهودا دور نخواهد شد» بهروشنی به آن معناست که تا آمدن شخص موردِ نظر این نبوت، طایفه یهودا اقتدار و حاکمیت قومی خود را حفظ میکند. به دیگر سخن، تا هنگامی که این شخص مورد نظر نیامده باشد، طایفه یهودا هویت قومی خود را از دست نخواهد داد و بهعنوان طایفهای مجزا و مشخص برجای خواهد ماند.
واژهای که در فرازِ پیدایش ۴۹ : ۱۰، «فرمانفرمایی» ترجمه شده (chaqaq)، به معنای شخص یا نهادی است که از قدرت و اقتدار قضایی برخوردار میباشد. بر این اساس، عبارتِ «و نه فرمانفرمایی از ميان پاهای او» به آن معناست که طایفهیِ یهودا، در میان سایر طوایفِ اسرائیل، دارای حق فرمانفرمایی، قانونگزاری و قضاوت خواهد بود، و این طایفه این ویژگی خود را تا پیش از آمدن شخص موردِ نظر این نبوت، از دست نخواهد داد.
.
تا بیاید آن کسی که …
عبارتِ «آن کسی که این به او تعلق دارد،» در واقع، ترجمهی واژهیِ «שִׁילֹה» (که «shiloh» قرائت میشود) میباشد. در ترجمههای مختلف و برخی منابع تفسیری، در رابطه با معنای این واژه اختلاف دیده میشود. دستهای از منابع، این واژه را بهشکل نام یا لقبی برای مسیح برگردان نمودهاند و بخش مربوطه در این فراز را چنین برگردان نمودهاند: «تا شیلو بیاید.» برخی نیز این واژه را به دو بخش تقسیم نموده و آن را چنین برگردان نمودهاند: «آنکه تکریم متعلق به اوست.» برخی نیز این واژه را به حاکم یا سرور برگردان نمودهاند. با این وجود، به نظر میرسد که معنایِ «آن کسی که این به او تعلق دارد» نزدیکترین معنا به این واژه میباشد. [2] در ترجمهیِ New International Version، این فراز را اینچنین مییابیم:
The scepter will not depart from Judah,
nor the ruler’s staff from between his feet,
until he comes to whom it belongs¹
and the obedience of the nations is his.Footnote:
1. Or until Shiloh comes; or until he comes to whom tribute belongs
فراز حزقیال ۲۱ : ۲۷ نیز که به نظر میآید بر اساس فراز پیدایش ۴۹ : ۱۰ میباشد، ظاهراً از همین معنا پشتیبانی میکند؛ «اين ديگر واقع نخواهد شد، تا آنكس بيايد كه این بهحقّ متعلق به او میباشد؛ و من آن را به وی عطا خواهم نمود.»
بنابراین، آنطور که از متن این فراز روشن است، این شخص موردِنظر که یعقوب وعدهی آمدن او را داد، کسی است که نشان قومییِ طایفهیِ یهودا، و حق فروانفرمایی و قضاوتی که متعلق به این طایفه است، به او تعلق دارد. این طبیعتاً به این معناست که او فردی از این طایفه خواهد بود که از جایگاهی برجسته و استثنایی نسبت به سایر اعضاء این طایفه، در طول تاریخ، برخوردار میباشد.
.
فراز پیدایش ۴۹ : ۱۰ حاوی نبوتی مسیحایی است.
آنطور که از سیاق این آیه برمیآید، آنچه این شخص موعود را از سایر افراد طایفهی یهودا متمایز میسازد آن است که سرانجام و سرنوشتِ نهایی طایفهی یهودا (مهتر طوایفِ اسرائیل) بهدست او رقم خواهد خورد، و پادشاهی و فرانفرمایی، بهدست او، به آن نهایتی که مشیت الهی ایجاب نموده است، خواهد رسید؛ چنانچه او نهتنها بر اسرائیل سلطنت خواهد کرد، بلکه «فرمانبرداریِ ملتها» (یعنی، پادشاهی بر کلِّ جهان) نیز از آنِ او خواهد بود. بر این اساس، شکی منطقاً وجود ندارد که این نبوتِ یعقوب دربارهیِ خاندان یهودا، بشارتی مسیحایی میباشد.
مسیحایی بودن این نبوت بهوضح موردِ توجه و تأیید یهودیان نیز بوده است. در تارگومها که ترجمههای تفسیری یهودیان کهن از متون تنخ (به زبان آرامی) هستند، فرازِ پیدایش ۴۹ : ۱۰ چنین ثبت شده است:
سلطنت از خاندان یهودا دور نخواهد شد، و نه عصا از فرزندان فرزندانش، تا آن هنگام که مسیح بیاید. (تاگوم اُنکِلس)
پادشاهان از خاندان یهودا ور نخواهند افتاد … تا آن هنگامی که پادشاهْ مسیح بیاید … چه زیبا است مسیح ِ پادشاه، کسی که از خاندان یهودا برخواهد خاست. (تارگوم اورشلیم)
پادشاهان و حاکمان از خاندان یهودا ور نخواهند افتاد … و نه آموزندگان و برپادارندگان شریعت از نسل او، تا زمانی که پادشاهْ مسیح بیاید، کسی که از یهودا برخواهد خاست. (تارگوم فلسطین)
در تلمود نیز در این رابطه چنین میخوانیم:
ربی یهوناتان درباره اسم مسیح پرسید. … پاسخ دادند: «نام او شیلو است، چراکه نوشته شده: «تا شیلو بیاید.»» ربی یهوناتان به ما آموخت که تمام جهان برای مسیح آفریده شده است. نام او چیست؟ … نام او شیلو است، چون آمده است: «تا شیلو بیاید، و فرمانبرداریِ ملّتها از آن او خواهد بود.» (سنهدرین ۹۸ب)
.
مسیح کی میآید؟
یک نکتهی مهم دیگری که از این بشارت دریافت میشود، اشاره به موعدی است که تا پیش از آن، مسیح بایستی ظهور نماید. بر طبق این نبوت، تا پیش از ظهور مسیح، «عصا از يهودا دور نخواهد شد، و نه فرمانفرمایی از ميان پاهای او.» در نتیجه، اگر دریابیم که در مقطعی از زمان، طایفهی یهودا نشان قومی خود یا قدرتِ فرمانفرمایی و قضاوت بر اسرائیل را از دست داد، بایستی دریابیم که بر مبنای این نبوت یعقوب، مهلت برای ظهور مسیح به سر آمده است و او میبایستی پیش از چنین رخدادی ظهور نموده باشد. این رخداد البته، تا پیش از سال ۷۰ میلادی مطمئناً به وقوع پیوسته است.
تا پیش از دوران اسارت بابلی یهود، چه در دوران قاضیان و چه بعدها (در دوران پادشاهان)، طایفهی یهودا هرگز هویت و اقتدار خویش را در میان طوایف اسرائیل، از دست نداد. در طول هفتاد سال بردگی بابلی، هرچند سلطنت در طایفهیِ یهودا از میان رفته بود، اما بازهم یهودا نشان قومی خویش و مهتریاش را حفظ نموده بود. (بهعنوان نمونه، رک. عزرا ۱ : ۵و۸) پس، از پایان دوران اسارت نیز، طایفه یهودا نهتنها نشانِ قومیاش را از دست نداد، بلکه سایر طوایف اسرائیل در این طایفه بهشکلی ادغام شدند، و از آن پس، اسرائیلییان با نام یهودا شناخته میشدند. ملّتِ یهود، برای قرنها، تا ظهور و سلطهیِ امپراطوری روم، به همین شکل به حیاتِ خویش ادامه دادند.
در نخستین ربع قرن اول میلادی، اتفاقاتی رخ دادند که برای یهودیان، بهشکل ناگواری بیسابقه بودند. طبق گزارشات یوسفوس (Antiquities 17:13)، در حدود سالهای ۶ تا ۷ میلادی، هرود آرکیلائوس (جانشین هرود بزرگ)، از مقام خود عزل شد و به وییِنا تبعید گردید. او بدین ترتیب، جای خود را به یک حاکم رومی، به نام کاپونیوس، داد. با روی کار آمدن کاپونیوس، شورای سنهدرین قدرت خود در صدور و اجرای احکام اعدام را بهکلی از دست داد؛ و چندی بعد نیز، به فرمان قیصر آگوستوس، قدرت و اقتدار قانونی سنهدرین بهکلی از میان رفت و این شورا قانوناً منحل گردید. یوسفوس در این رابطه، چنین مینویسد:
پس از مرگ فستوس، گماشتهی امپراطوری روم، آن هنگام که آلبینوس جانشین وی گشت، آنانیاس، کاهناعظم، این واقعه را یک فرصت خوب برای دوباره سازماندهی سنهدرین بهشمار آورد. او پس از آن، یعقوب برادر عیسی که به او مسیح میگفتند، و بسیاری دیگر را در مقابل این شورا که بسیار عجولانه تشکیل شده بود، احضار نمود، و آنان را به سنگسار محکوم کرد. تمام مردان آگاه و شریعتدانانی که در اورشلیم بودند، این عمل را تقبیح کردند. … تعدادی از آنان، حتی پیش آلبینوس که به اسکندریه سفر نموده بود، رفتند، تا از او بخواهند که در مقابل این عهدشکنی کاری انجام دهد، و تا او را مطلع سازند که آنانیاس، بهطور غیرقانونی، بدون کسب اجازه از مقامات روم، سنهدرین را دوباره تشکیل داده است. (Antiquities 20:9)
مسلماً، تمام این وقایع، نزد یهودیان، به چیزی جز «دور شدن عصا از یهودا،» تعبیر نمیشد. در تلمود، پیرامون این رخداد، چنین میخوانیم:
اندکی بیش از چهل سال پیش از ویرانی معبد، قدرت صدور احکام اعدام از یهودیان ساقط گردید. (تلمودِ اورشلیمی، سنهدرین، فقره ۲۴)
وقتی اعضاء سنهدرین دریافتند که دیگر اقتداری در صدور و اجرای مجازات اعدام ندارند، و یک ژنرال رومی جای آنان را در این امور گرفته است، سرهای خود را با خاکستر پوشاندند و پلاس بر تن کردند، و میگفتند: «وای برما! عصا از یهودا دور شد، اما مسیح هنوز نیامده است!» (تلمودِ بابلی، سنهدرین فصل ۴، فقره ۳۷)
علاوه بر این، با ویران شدن کامل معبد در سال ۷۰ میلادی، و از بین رفتن تمام اسناد و شجرهنامهها، و سرگردانی و متفرق شدن قوم یهود در بین ملتها، یهودا نشان قومی خود را نیز بهکلی از دست داد. در واقع، میتوان بهدرستی نتیجه گرفت که در صورت صحت این نبوتِ اسرائیل، مسیح بایستی حداکثر تا پیش از سال ۷۰ میلادی ظهور نموده باشد.
——————————————————————————–
پینوشت:
[1] بهعنوان نمونه، در منبع یهودیِ The Jewish Study Bible، در یادداشتش، ذیل فراز پیدایش ۴۹ : ۱۰، چنین میخوانیم:
V.10 has traditionally been viewed as a messianic prophecy in both Jewish and Christian traditions.
Berlin, Adele. Zvi Brettler, Marc. Fishbane, Michael. The Jewish Study Bible: featuring the Jewish Publication Society TANAKH Translation, Copyright © 2004 Oxford University Press, Inc., Page 97.
[2] Tyndale Bible Dictionary, By Walter A. Elwell and Philip Wesley Comfort, Copyright © 2001 by Tyndale House Publishers Inc., p. 1195.
——————————————————————————–
بازگشت به آرشیو مربوطه: پیشگوییهای کتابِمقدس
——————————————————————————–